نوشته‌ها

نویسنده و کارگردان

◾️نویسنده مقالات مربوط به املاک و مستغلات و ارزهای دیجیتال Forbes

◾️متخصص سئو و کپی رایتر

◾️میزبان پادکست در Let’s Talk about Race

آینده‌نگر و علاقه‌مند به ارزهای دیجیتال با توجه به FWD. من از کمی سازی ذهنی، کشف جواهرات پنهان و پیش بینی چگونگی تأثیر فناوری بر محیط های بزرگ لذت می برم.

من تحولات بین نقطه تلاقی رمزارزها و جامعه را پوشش می دهم.

من دوست دارم در همه رسانه ها خالق اثر باشم. بیشترین تجربه من در نویسندگی است، اما ایجاد یک حرفه در فیلم هم در سوابق من وجود دارد. مغز چپ/راست سالم (من می توانم بخوانم نمودار ایجاد کنم و همچنین در مورد آن صحبت کنم) اما علاقه واقعی من داستان سرایی است! سیاست، فیلم و تبلیغات خروجی های من هستند.

من کارم را در طرح ریزی به عنوان یک تحلیلگر داده برای تیم وام #مسکن NerdWallet با استفاده از اداره سرشماری ایالات متحده و سایر داده ها برای ایجاد بینش معتبر در مورد روند خرید خانه آغاز کردم.

بعداً به نوشتن برای خبرنامه Husle با ۴۰۰ هزار مشترک روی آوردم که همه چیزهای راه اندازی و تجارت را پوشش می داد. بعداً در Morning Brew، The Motley Fool، Business Insider، Forbes، LifeHacker و کپی رایتینگ برای چندین برند، سمت‌های مشابهی داشتم

محسن مخملباف مخملباف زاده نهم اردیبهشت ۱۳۳۶ در تهران کارگردان، نویسنده، تدوین گر و تهیه‌کننده ایرانی است. او بیش از ۲۰ فیلم بلند ساخته، برنده حدود ۵۰ جایزه شده و در بیش از ۱۵ جشنواره بزرگ فیلم به عنوان داور حضور داشته است. از فیلم های برنده جایزه او می توان به قندهار اشاره کرد. آخرین مستند او باغبان و آخرین فیلم سینمایی رئیس جمهور است.

فیلم‌های مخملباف در ده سال گذشته در جشنواره‌های بین‌المللی حضور داشته است. کارگردان متعلق به جنبش موج نو سینمای ایران است. تایم فیلم قندهار ساخته مخملباف را در سال ۲۰۰۱ به عنوان یکی از ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ انتخاب کرد. او در سال ۲۰۰۶ یکی از اعضای هیئت داوران جشنواره فیلم ونیز بود.

مخملباف از چهره های شاخص سینمای ایران است. فیلم های او رابطه بین فرد و یک محیط اجتماعی و سیاسی بزرگتر را بررسی کرده اند. در نتیجه، کار او به عنوان تفسیری مبسوط بر پیشرفت تاریخی دولت ایران و مردم آن عمل می کند. مخملباف در چندین ژانر، از فیلم های رئالیستی گرفته تا فانتزی و سوررئالیسم، مینیمالیسم، و نقاشی های دیواری بزرگ زندگی روزمره، با گرایش (مشترک در کارگردانان ایرانی) به مضامین کودکی و سینما، کار کرده است.

مخملباف از چهره های شاخص سینمای ایران است. فیلم های او رابطه بین فرد و یک محیط اجتماعی و سیاسی بزرگتر را بررسی کرده اند. در نتیجه، کار او به عنوان تفسیری مبسوط بر پیشرفت تاریخی دولت ایران و مردم آن عمل می کند. مخملباف در چندین ژانر، از فیلم های رئالیستی گرفته تا فانتزی و سوررئالیسم، مینیمالیسم، و نقاشی های دیواری بزرگ زندگی روزمره، با گرایش (مشترک در کارگردانان ایرانی) به مضامین کودکی و سینما، کار کرده است.

او در سال ۱۳۶۰ فیلمنامه توجیه به کارگردانی منوچهر حقانی پرست را نوشت.مخملباف در سال ۱۳۶۱ فیلمنامه مرغ دیگری به کارگردانی محمدرضا هنرمند را نوشت. او اولین فیلم خود را با نام توبه نصوح در سال ۱۳۶۲ ساخت و بایکوت، فیلمی دیگر از وی در آن سال ها بود.

مخملباف در دوچرخه سوار (۱۹۸۷)، فیلمی درباره نسیم، یک پناهجوی فقیر افغان در ایران که نیاز مبرمی به پول برای همسر بیمار خود دارد، ناامیدی، استثمار و انعطاف انسانی را به تصویر می کشد. نسیم قبول می کند در ازای پولی که برای پرداخت هزینه های پزشکی همسرش نیاز دارد، یک هفته متوالی در یک دایره کوچک دوچرخه سواری کند.

عباس کیارستمی کارگردان ایرانی در سال ۱۳۶۸ در روزنامه درباره حادثه ای خواند که در آن مردی تهرانی به نام حسین سبزیان خانواده ای را فریب داد تا او را مخملباف بدانند. کیارستمی این پرونده را در فیلم مستند ۱۹۹۰ کلوزآپ اقتباس کرد و خود مخملباف را برای حضور در صحنه پایانی فیلم به خدمت گرفت. کلوزآپ در حال حاضر به عنوان یک شاهکار سینمای جهان در نظر گرفته می شود و توسط منتقدان در لیست ۵۰ فیلم برتر تمام دوران در سال ۲۰۱۲ انتخاب شد.

زمان عشق (۱۳۷۰) نهمین فیلم بلند مخملباف و اولین فیلم از آنچه او «دوره سوم» خود می نامد است. این یک سه گانه عاشقانه است که سه نسخه از یک داستان را ارائه می دهد.

مخملباف در سال ۱۹۹۶ گبه را کارگردانی کرد. این فیلم قوم قشقایی عشایری را دنبال می کند که فرش های درخشان و پررنگ آنها داستان هایی را روایت می کند. تاپیک اصلی زن جوانی را نشان می دهد که عاشق یک غریبه مرموز است اما از ازدواج با او منع شده است. این فیلم عاشقانه و غیرواقعی است، و به نظر می‌رسد که رویدادها در زمان و مکان، بسیار شبیه به یک رویا، پرش می‌کنند.

مخملباف در سال ۱۳۷۵ از کارگردانی مرخصی گرفت و خانه فیلم مخملباف را که مدرسه ای برای فیلمسازان جوان بود، تشکیل داد. به سرعت به یک خانه تولید خصوصی برای تعداد فزاینده فیلمسازان خانواده او تبدیل شد. در سال ۱۹۹۷، سمیرا، دختر ۱۷ ساله اش، اپل را کارگردانی کرد و از او به عنوان فیلمنامه نویس و تدوینگر استفاده کرد. همسر مخملباف، مرضیه مشکینی، به عنوان دستیار کارگردان دخترش کار کرد و سپس کارگردانی خود را آغاز کرد.

قندهار (۲۰۰۱) یک اودیسه تخیلی الهام گرفته از یک داستان واقعی در افغانستان قبل از حملات ۱۱ سپتامبر است، زیرا قوانین طالبان حقوق مدنی و امید را از زنان سلب می کند و یک زن افغان با فرهنگ غربی برای جلوگیری از خودکشی خواهرش در آخرین کسوف بازگشته است. قرن بیستم.

من شاهد بودم که حدود ۲۰۰۰۰ مرد، زن و کودک در اطراف شهر هرات از گرسنگی می میرند. آنها نمی توانستند راه بروند و در انتظار چیزهای اجتناب ناپذیر روی زمین پراکنده شدند. این نتیجه قحطی اخیر بود. در همان روز کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، ساداکو اوگاتای ژاپنی نیز از همین افراد دیدن کرد و قول داد که جهان به آنها کمک خواهد کرد. سه ماه بعد از رادیو ایران شنیدم که مادام اوگاتا تعداد افغان‌هایی که از گرسنگی می‌میرند را یک میلیون نفر در سراسر کشور اعلام کرد.

من به این نتیجه رسیدم که مجسمه بودا توسط کسی تخریب نشده است. از شرم فرو ریخت از شرم جهل جهان نسبت به افغانستان. خراب شد چون می دانست که عظمتش هیچ فایده ای ندارد.

– اندام بدون بدن: بی تفاوتی جهان به تراژدی افغانستان، ۲۰ ژوئن ۲۰۰۱

منبع : ویکی پدیا

بازیگر,کارگردان,فیلمساز ,نویسنده,گوینده رادیو

فارغ التحصیل رشته اپرا از دانشگاه کالیفرنیا

شهرت او از بابت فیلم های Olive(2011),Cloverfield(2008) و Cars(2006) می باشد و سابقه همکاری با CBS Radio و Entercom Communications را نیز در کارنامه کاری خود دارد.

من شخصیت شوی صبحگاهی رادیو در سانفرانسیسکو و در آلیس رادیو روی موج اف ام ۹۷٫۳ هستم.در ۲۰ سال گذشته در شوی صبحگاهی Sarah and vinnie حضور داشتم.کارهای من در ایستگاه شامل مصاحبه رادیویی,برنامه ریزی,تولید,فیلم ,رستوران و گفتگو با سلبریتی ها می شود.این افتخار را دارم که با صدها سلبریتی از جمله جک بلک,چارلی ترون,مارک والبرگ, استینگ,جان تراولتا,جولیان مور,اد هریس,جورج لوکاس,مارون فایو,فیفتی سنت و هانتر اس تامسون بعنوان نمونه نام ببرم.

فیلم ها برای من پیشرفت طبیعی هستند.من در فیلم انیمیشن Cars که محصول سال ۲۰۰۶ بود عضو تیم گویندگی بودم.من در سال ۲۰۰۸ پربیننده ترین ویدیو(غیروطن پرستانه) را برای ترغیب جوانان آمریکایی به رای دادن در انتخابات آمریکا ساختم.ویدیوی یادشده بیشاز ۵ میلیون بازدیدکننده در یوتیوب داشت و در موزه رادیو و تلویزیون نیویورک به عنوانی اثری ماندگار بایگانی شد.

من همچنین از بابت فیلم کوتاهی که با پت گیلز در سال ۲۰۱۱ با نام Olive ساختم به خودم افتخار می کنم.اولین فیلم کاملی که تماما با گوشی موبایل ضبط شد.فیلم Olive تماما با گوشی موبایل ضبط شد و مورد تایید Academy Awards قرار گرفت.فیلم مذکور با بازی Gena Rolands و Randy Zuckerberg و تهیه کنندگی Chris kelly و آهنگسازی Dolly parton همراه بود و داستان نهایی سیندرلا بود. من شما را به دیدن آن دعوت می کنم.

گویندگی همواره جزو علایقم بوده است اما من این انگیزه دارم که بیش از آن را انجام دهم خصوصا اینکه فیلم های هدفدار و مفهومی تولید کنم.مایلم فیلمهایی تولید کنم که ارزشمند باشند و حقیقتا در قلب مخاطب نفوذ کنند.من در حال حاضر بر روی چندین پروژه مشغول کار هستم که یکی از آنها موردی است که درباره آن هیجان زیادی دارم یک پروژه فوق سری با اسم رمز آفریقا

 

 

عکاس فشن, زیبایی,اینترتینمنت و کارگردان

زمینه های کاری : عکاسی تجاری, تبلیغات, بازاریابی رسانه های اجتماعی , بازاریابی محتوا , بازاریابی دیجیتال , تصویر برداری , ادیت , طراحی گرافیک و استراتژی محتوا

صابری بیش از ۱۱ سال در صنعت تصویربرداری و کارگردانی فعالیت مستمر داشته است.او هنگامی که سن خیلی کمی داشت آموخت که برای رسیدن به موفقیت هیچگاه نباید تسلیم شد. افتخار وی این است که نه تنها می تواند آز یک اثر بصری یک برند را خلق کند بلکه می تواند بازاریابی کسب و کار را نیز درخصوص آن اجرا کند.حضور صابری در صنعت سرگرمی بواسطه گردآوری افراد با استعداد و فروتن برای ایجاد تغییر و به بند کشیدن بینش جدیدی از هنر , مد , عکاسی و صنعت چاپ است.او اکنون ساکن لس آنجلس در کالیفرنیا ست.

صابری کارش را با آرایشگری شروع کرد و برای تهیه مجله کاری خودش از مدل ها عکس می گرفت.او یک عشق حقیقی نسبت به عکاسی فشن(مد) دارد که آغاز آن به دوران نوجوانی وی برمی گردد.آثار او با رنگ های روشن – ژست های جسورانه و مد های خیره کننده همراه است.

او همچنین بنیانگذار فصلنامه ای به نام مجله Unleash’d است و با سلبریتی ها و اشخاص مشهور از جمله Paris Hilton-Pia Mia-Miguel-Christina Milian-Amber Rose و … همکاری می کند.ما با او درمورد اینکه چطور به اینجا رسیده است گفتگویی انجام داده ایم:

از آرایشگری تا عکاسی فشن چطور به اینجا رسیدی؟

خب همه چی از اونجایی شروع شد که من کار تهیه مجله خودم رو بعنوان یک آرایشگر و میکاپ آرتیست شروع کردم. مربی خودم رو از طریق وبسایتی به نام Model Mayhem ملاقات کردم و او بعد از اولین عکس مرا غافلگیر گرد.من به مرور ولی با اطمینان عاشق عکاسی شدم.درست هنگامی که از مربیم پرسیدم که آیا به من عکاسی را آموزش می دهد او بلافاصله پاسخ داد : “حتما.یک دوربین بیار تا من این کار را به نشان دهم”.

این لحظه شروع کشف حقیقی عشق واقعی و استعداد های من بود.

داستان وارد شدنت به صنعت فشن(مد) چه بود؟

از سنین خیلی کم زمانی که در آلمان بودم همیشه فشن لبخند را روی صورت من می آورد.من عاشق این بودم که داخل کمد لباس های مادرم برم و لباس های او را بپوشم.خودم را به نوعی با کفش های پاشنه بلند او عذاب می دادم تا با آن ها به خیابان رفته و جذاب به نظر برسم.بعد از اینکه بزرگتر شدم و تصمیم گرفتم گواهینامه آرایش زنانه را بگیرم فشن برای من طبیعت دوم بود.

 

چه زمان هایی عکاسی میکنی؟ایده ژست های مختلف نورپردازی ها و احساس منحصربفردی که بخرج میدهی از کجا ناشی می شود؟

من هیچگاه نمیدام که قرار است چه کاری انجام دهم تا زمانیکه وقتش برسد.انرژی که روی صحنه وجود دارد مردم هنرمند و استعداد است که شروع می کند و به زندگی من می تابد.کاری را انجام می دهم که مورد تحسین است از لباس ها آرایش و مو تا نور که بیشتر از همه برای مدل مناسب است.

تو از مهارت های عکاسیت استفاده می کنی و بعد مجله Unleash’d رو استارت زدی آیا هیچ احساس می کنی که هیچکدوم از مهارت های عکاسیت انتقال پیدا کرده یا اینکه اصلا مجبور بودی که کل چیزای جدید رو یاد بگیری؟خودت چی دوس داشتی؟

من از زمانی که کار مجله رو شروع کردم چیزهای زیادی یاد گرفتم.یاد گرفتم که داستان من باید جامع و کامل باشه همینطور باید منطقی باشه تنها یک داستان نباید باشه بلکه باید با رنگ و احساس همراه باشه.شما نمی تونید با دمدمی مزاجی کاری رو شروع کنید و سپس با این موضوع خلق و خوی مدل تغییر می کنه.منظور من اینه که می تونید اما بیشتر مردم این موضوع رو درک نمی کنن چون شما برای گفتن داستانتان تنها ۶ صفحه دارید و نه ۵۰ صفحه.

پنج تا از مهمترین چیزایی که تصور می کنی تو کسب و کار عکاسی یاد گرفتی چیه؟

راستش و بخواید فروتنی یادگیری و تا اندازه ممکن عکاسی کردن و مرتکب اشتباهات زیاد شدن(تجربه کسب کردن).درمورد کارتون باهوش باشید.خودتون رو ارزون نفروشید.به خودتون باور داشته باشید.

خب تو الان و در این مرحله یک عکاس هستی. تو یک سال آینده میخوای کجا باشی و برای رسیدن بهش چه برنامه هایی داری؟

من فقط میخوام به عنوان یه عکاس رشد و پیشرفت داشته باشم.احساس خیلی خوبی دارم از اینکه می تونم چیزی رو که عاشقش هستم رو خلق کنم درحالیکه زندگیم رو هم از همون راه بگذرونم.

 

 

 

شهرام شریف رئیس بخش فناوری در روزنامه دنیای اقتصاد است. او از سال ۲۰۰۵ که به روزنامه دنیای اقتصاد ملحق شد تا کنون که رهبری یک تیم چهار نفره از روزنامه نگاران را بر عهده دارد بصورت فعال در حوضه IT و تیم فناوری مشغول فعالیت بوده است.در واقع شهرام بعنوان یکی از افراد پیشرو کلیدی در حوضه روزنامه نگاری فناوری در رسانه های ایران شناخته می شود.

پس از اینکه او فعالیت حرفه ای خود را بعنوان یک روزنامه نگار در سال ۱۹۹۷ شروع کرد با چندین روزنامه کثیر النتشار مانند همشهری(پرطرفدارترین روزنامه کشور) . خرداد . اعتماد و همبستگی همکاری داشته است.شهرام در سال ۱۹۹۹ در روزنامه ابرار اقتصادی صفحه ای را در مورد کامپیوتر و موبایل ایجاد کرد که اولین مورد در کل رسانه های آن زمان بشمار میرفت سپس وی در سال ۲۰۰۳ این کار را برای روزنامه دنیای اقتصاد نیز تکرار کرد.

او همچنین در سال ۲۰۰۵ سردبیری مجله هفتگی بزرگراه فناوری را برعهده داشت. اولین وبسایت اخبار فناوری به زبان فارسی در کشور ایران (Itiran.com) توسط وی و در همین سال ایجاد شد.سایت مذکور بعنوان یکی از مهمترین سایت های بومی در صنعت IT شهرت دارد.

او یکی از چهره های ایرانی سرشناس در کارگردانی و تولیدکنندگی تبلیغات تلویزیونی است.