نوشته‌ها

آنجلا نظریان یک ، نویسنده غیرداستانی،سخنران سازمان دهنده کنفرانس و بشردوست است.

آنجلا نظریان در تهران، ایران در اواخر دهه ۱۹۶۰ به دنیا آمد. پدرش از تاجران بازار رشت بود. او یک خواهر و سه برادر دارد. او در مدرسه‌ای یهودی در تهران، اتفاق، تحصیل کرد.

در جریان انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹، او به همراه خانواده اش به ایالات متحده مهاجرت کرد و در بورلی هیلز، کالیفرنیا، جایی که عمو و برادرانش در آنجا زندگی می کردند، اقامت گزیدند.

نظریان به مدت یازده سال استاد روانشناسی در دانشگاه ماونت سنت مری، دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، لانگ بیچ و کالج دره لس آنجلس بود.

او یک نویسنده غیرداستانی است و چهار کتاب نوشته است. اولین کتاب او، زندگی به عنوان یک بازدید کننده، تاریخ عزیمت او از ایران و زندگی به عنوان یک پناهنده در کالیفرنیا را شرح می دهد.کتاب دوم او، پیشگامان ممکن: تجلیل از زنان رویایی جهان، مجموعه ای از مقالات در مورد الگوهای نقش زن بود.سومین کتاب او، زنان رویایی، زندگی بیست تن از مشاهیر زن دوران مدرن را برجسته می کند. نظریان در چهارمین کتاب خود «زوج‌های خلاق: همکاری‌هایی که تاریخ را تغییر دادند»، اشکال مختلفی را که یک زوج می‌توانند داشته باشند را بررسی می‌کند و عمیقاً در داستان‌های پانزده زوجی که به یکدیگر انگیزه می‌دهند، با هم کار می‌کنند و زندگی‌ها را تغییر می‌دهند، فرو می‌رود.

نظریان سخنران کنفرانس جهانی موسسه میلکن در سال ۲۰۱۲ بود. او در سال ۲۰۱۳ کنفرانسی در مورد حقوق زنان به نام Women A.R.E ترتیب داد. سخنرانان شامل والیس آننبرگ و شارون استون بودند.

آنجلا یکی از بنیانگذاران Looking Beyond است، یک سازمان غیرانتفاعی که به ترویج آگاهی و غنی سازی زندگی کودکان و بزرگسالان جوان با نیازهای ویژه اختصاص دارد.

در سال ۲۰۱۵، آنجلا به همراه بنیانگذارانش، شهردار سابق بورلی هیلز و عضو شورای شهر، محترم لیلی باس، و نیکول آوانت، سفیر سابق ایالات متحده، و ورونیکا اسمایلی، سازمان غیرانتفاعی رهبری زنان، زنان رویایی را تأسیس کرد. ، برخی از پویاترین رهبران فکری کشور را برای گفتگوهای عمیق گرد هم می آورد. او اکنون به عنوان رئیس سازمان فعالیت می کند. سخنرانان عبارتند از: لیما گبووی، برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۱۱، رئیس Conde Nast Entertainment، داون اوستروف، معاون محتوای اصلی در نتفلیکس، پائولین فیشر، و روزنامه نگار پنج بار برنده امی، ژیزل فرناندز.

او به همراه همسرش برنامه جوانان دیوید و آنجلا نظریان را در معبد سینا، کنیسه محافظه کار در وست وود، برای کودکان کلاس نهم تا دوازدهم وقف کرده است.در سال ۲۰۱۴، آنها همچنین برای بشردوستی یهودی و طرفدار اسرائیل توسط هیلل ۸۱۸، بخش هیلل: بنیاد زندگی پردیس یهودی برای دانشجویان در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، نورتریج (CSUN)، کالج پیرس و کالج دره لس آنجلس مورد تقدیر قرار گرفتند. علاوه بر این، آنها برنامه نوآوران اجتماعی آنجلا و دیوید نظریان در محل اقامت را در مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا اهدا کردند.

او یکی از اعضای بنیاد زنان ایرانی آمریکایی است و از طرف آنها در کنفرانس ها سخنرانی کرده است.

نظریان در سال ۲۰۱۷ موفق به دریافت مدرک دکترای افتخاری در رشته ادبیات و علوم از دانشگاه وودبری شد. او همچنین دریافت کننده مدال افتخار جزیره الیس است که هر ساله به شهروندان آمریکایی اهدا می شود که دستاوردهای آنها در زمینه خود و خدمات الهام بخش به ایالات متحده باعث جشن می شود.

در اکتبر ۲۰۲۰، مجله آنجلنو از نظریان در لیست خود از “۲۵ تاثیرگذارترین آنجلنو” تقدیر کرد.

در سال ۲۰۱۸، CSQ از نظریان در “جوایز بینندگان در بشردوستی، هنر و فرهنگ” تقدیر کرد.

در سال ۲۰۱۷، LA Confidential نظریان را به عنوان «زن تأثیرگذار» در موضوع زنان خود فهرست کرد.

در سال ۲۰۱۵، لس آنجلس لیکرز و کومریکا بانک به خانم نظریان جایزه رهبری زنان را در رده زنان تنوع بخشیدند.

او با دیوید نظریان، سرمایه گذار، نیکوکار و پسر غول تجارت و نیکوکار یونس نظریان ازدواج کرده است.آنها دو پسر دارند.

منبع : ویکی پدیا

بیتا دریاباری زادهٔ ۱۹۶۹ در تهران یک نیکوکار، کارآفرین و دانشمند کامپیوتر ایرانی-آمریکایی است.او بنیانگذار چندین سازمان اجتماعی است که بر مهاجران ایرانی در جامعه و هنر در ایالات متحده تمرکز دارند.دریاباری به مؤسسات آموزشی مختلف برای تحقیق در مورد ایران شناسی در آموزش عالی از جمله موقوفات استانفورد، کالج پمبروک، U.C کمک مالی کرده است. دیویس و U.C. برکلی او یک کرسی به نام در U.C دارد. او در زبان و ادبیات فارسی در U.C دیویس و در زمینه مطالعات ایران شناسی دانشگاه U.C. برکلی در مطالعات ایران کرسی به نام دارد.

بیتا دریاباری در تهران به دنیا آمد. پدرش دندانپزشک و مادرش خانه دار بود. او با خواندن کتاب‌ های فارسی از جمله کتاب‌های مولانا بزرگ شد. دریاباری در سال ۱۹۸۵ از ایران جنگ زده به ایالات متحده نقل مکان کرد و در آنجا به دبیرستان در سنت جوزف، میسوری رفت.

دریاباری در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا تحصیل کرد و در آنجا مدرک لیسانس خود را در رشته علوم کامپیوتر دریافت کرد. او همچنین در دانشگاه گلدن گیت در سانفرانسیسکو تحصیل کرد و در آنجا مدرک کارشناسی ارشد در مدیریت مخابرات دریافت کرد.

بیتا دریاباری کار خود را در رشته مهندسی در GammaLink آغاز کرد. او به حرفه ای در ارتباطات راه دور در MCI Communications ادامه داد و تا سال ۱۹۹۶ در آنجا کار کرد.

دریاباری فعالیت خود را بر روی امور بشردوستانه متمرکز کرد، جایی که در سال ۲۰۰۸ بنیاد بیتا دریاباری را برای ادبیات و شعر فارسی با کمک ۲٫۵ میلیون دلار تأسیس کرد. در همان سال، او یک موقوفه ۶٫۵ میلیون دلاری بیتا دریاباری با حروف فارسی در استنفورد ایجاد کرد. در سال ۲۰۱۱، یک سازمان اجتماعی در کالیفرنیا به نام مرکز برابری پارس تأسیس کرد که در آن او و اعضای سازمان به مهاجران ایرانی ساکن ایالات متحده در آن کمک می‌کنند.

موقوفات اضافی شامل ۲ میلیون دلار برای پروژه شاهنامه در کالج پمبروک در سال ۲۰۱۳، هدیه ۱٫۵ میلیون دلاری به دانشگاه کالیفرنیا، دیویس در سال ۲۰۱۵ برای گسترش برنامه مطالعات فارسی، و ۵ میلیون دلار به دانشگاه برکلی در سال ۲۰۱۶ برای مطالعه زبان های ایرانی است.

دریاباری بنیانگذار بنیاد Unique Zan، یک سازمان خدمات اجتماعی است که با موسسات و سازمان های دانشگاهی برای زنان در خاورمیانه همکاری می کند.در سال ۲۰۱۶، دانشگاه برکلی کرسی ریاست جمهوری در مطالعات ایران را به نام او اعلام کرد.

دریابری برای کار خود جوایز و تقدیرهای متعددی از جمله دانش آموختگان سال دانشگاه گلدن گیت در سال ۲۰۰۸ دریافت کرده است. در سال ۲۰۱۰ توسط PAAIA به عنوان نیکوکار سال انتخاب شد و در سال ۲۰۱۱ جایزه قدردانی سازمان ملل را دریافت کرد. از افتخارات دیگر می توان به دریافت مدال افتخار جزیره الیس در سال ۲۰۱۲ و برگزیده شدن به عنوان برگزیده سال شورای امور جهانی در سال ۲۰۱۵ اشاره کرد. در سال ۲۰۱۸ دکترای افتخاری را از دانشگاه گلدن گیت دریافت کرد.

دریابری در سال ۱۳۷۳ با مهندس گوگل امید کردستانی ازدواج کرد و حاصل آن دو فرزند یک دختر به نام میشا کردستانی و یک پسر به نام میلان کردستانی بود. دریابری و کردستانی در سال ۲۰۰۷ از هم جدا شدند و دریابری در سال ۲۰۰۹ با رضا ملک، جراح و کارآفرین پزشکی ازدواج کرد. آنها در سال ۲۰۱۶ از هم جدا شدند. دریابری در سال ۲۰۱۸ با شاهکار بینش پژوه شاعر و خواننده ایرانی ازدواج کرد.

منبع : ویکی پدیا

 

 

کارٰآفرین بدون مرز بشردوست حامی فناوری سرمایه گذار رییس هییت مدیره و از بنیانگذاران Global Catalyst Partners عضو هییت مدیره Actelis Networks, Beceem Communications, iKoa  SoundHound

زمانیکه جوان بودم از خویشاموندانم می پرسیدم ” چرا تنها از با هم بودن خوشحال هستید؟” “چرا برای تغییر جهان کاری انجام نمی دهید؟” می دانستم که نقشی جهانی برای ایفا کردن دارم و اینکه سفرم در زندگی مرا بسوی فراتر از مرزها هدایت خواهد کرد.

من در ۱۸ سالگی زادگاهم ایران رو به مقصد آمریکا ترک کردم . بصورت تصادفی وارد دانشگاه یوتا جایی که گرافیک کامپیوتر در اواخر دهه ۶۰ اختراع شده بود و زمین بازی بنیانگذاران Pixar – Adobe-Attari  و Silicon Graphics در اوایل دهه ۷۰ بود شدم .تا سن ۲۲ سالگی دو مدرک لیسانس و یک مدرک فوق لیسانس داشتم.

سپس من به Hewlett Packard در انجمن مهندسی پیوستم و در زمانیکه بعنوان یک مهندس نرم افزار خودکارسازی طراحی فعالیت می کردم توسط دانشگاه استنفورد برای طراحی چیپ یکپارچه جذب شدم. من یک چیپ طراحی کردم که کار نمی کرد و پروفسور من به من گفت که مهندس ضعیفی هستم.من پیشنهاد اجرای یک برنامه جدید در  HP را دادم که در صنعت در نوع خودش منحصربفرد بود تا از گرافیک کامپیوترها در توسعه نرمافزار مهندسی کامپیوتر  (CAE) به کمک مهندسان بیاید.مدیریت طرح مرا رد کرد آنها به من گفتند که من برای راهبری پروژه خودم خیلی جوان و بی تجربه هستم.در نتیجه من با چهار نفر از همکارانم شرکت را ترک کردم تا شرکت خودم را راه اندازی کنم.

در سن ۲۷ سالگی یکی از بنیانگذاران CAE Systems بودم. در طول ۳ سال این شرکت به جایی رسید که شرکت Tektronix  آن را به مبلغ ۷۵ میلیون دلار خریداری کرد.در سن ۳۰ سالگی یکی از بنیانگذاران Cirrus Logic بودم که یک کمپانی پیشرو در زمینه چیپ (تراشه) بود و در کمتر از ۵ سال به ارزش ۱۵۰ میلیون دلار رسید.عایدی این شرکت در طول ۱۰ سال از ایجاد آن به بیش از یک میلیارد دلار رسید و ارزش بازار آن به رقمی درحدود ۳٫۵ میلیارد دلار رسید.

با این پیروزی های بزرگ احساس شکست ناپذیری می کردم.من در سال ۱۹۸۹ یکی از بنیانگذاران Momenta بودم جایی که ما تبلت لمسی پیشرو را ساختیم: کتمپیوتر مومنتا(۱۸ سال قبل از تولید شدن iPad) . موفقیت بزرگم بر روی تصمیماتم ساخته انداخت.بارگیری یک محصول ناتمام و مشکلات فروش های خوشبینانه منجر به اخراج من توسط هییت مدیره شرکت در سال ۱۹۹۲ شد(تصورم این بود که این فقط یک جوک احمقانه ماه آوریل است).نمی دانستم که چکار باید بکنم از کسب و کار فاصله گرفتم و سال بعدش را به مسافرت بدور دنیا و مطالعه زبانها فرهنگ ها و مذاهب گوناگون گذراندم.چیزیکه برایم روشن شد این بود که در هر کشوری مردم غالبا به میراث و مذهبشان مفتخر هستند و باور دارند که آنها برایشان خاص هستند.

به مجرد کنار گذاشتن ملیت و مذهب پی میبرید که اساسا همه مردم یکسان هستند.من با این باور برگشتم که ما می توانیم از فناوری برای نیرومند کردن افراد جهت تجربه چیزی که آموخته بودم استفاده کنیم.این باور ۳ اصل اساسی را ایجاد کرد که موجب شکل گیری زندگی من شد.۱) ساختن فناوری جدید که مردم را به یکدیگر نزدیک کند۲)ایجاد کمپانی های جدید جهانی با فعالیت هایی در کشورهای مختلف که برای کار با یکدیگر به آنها انگیزه بدهد۳)ایجاد بنیادهای بین المللی که برای ارتقای آموزش و کاهش فقر فناوری اطلاعات و ارطباتات را بکار بندد.

امن و همسرم زهره که دوست خوبم نیز هست در سن بسیار کمی ازدواج کردیم.ما اشتیاق سوزانی برای انجام کارهای خیریه و ایجاد تغییر در جهان داریم.ما با یکدیگر و از طریق بنیاد جهانی Catalyst پروژه ها و سازمان های زیادی را حمایت کرده ایم.ماموریت این بنیاد حمایت از پروژه های ارتقای سطح سواد کاهش فقر بهبود منزلت اجتماعی و پذیرش مغایرت هاست.

مردم از من می پرسند که چرا ایجاد تغییر در جهان تا این اندازه بری من اهمیت دارد.واقعیت این است که تاثیر جنگ و خشونت در دو نسل قبلی خانواده های ما بر این باور ما را رسانده که اگر بتوانیم مردم را بواسطه استفاده از اینترنت و فناوری های ارتباطی نیرومند کنیم این شانس را داریم که به این نسل و نسل بعدی دانش قدردانی و جشن گرفتن تفاوت هایمان را بدهیم.در نهایت رویای من دنیای بدون جنگ است.این تنها راه برای هدایت تمدن بشری بسوی وحدت و یگانگی است.