نوشته‌ها

 

 

 

 

 

 

 

کارآفرین,مربی, فوتبالیست و بیزنس من

◾بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال ایران

◾رکورد دار اسبق بیشترین گل ملی

◾آقای گل جام ملت های آسیا۱۹۹۶

◾مرد سال فوتبال آسیا ۲۰۰۰

◾عضو باشگاه صدتایی های فیفا با ۱۴۹ بازی ملی

◾گلزن ترین بازیکن جهان ۲۰۰۴

◾بازیکن اسبق تیم بایرن مونیخ

◾بازیکن اسبق تیم اسعد قطر

◾بازیکن اسبق تیم پرسپولیس

◾عضو اتاق بازرگانی تهران

◾سفیر صلح UNICEF

◾دارنده مدال شجاعت از ریاست وقت جمهوری اسلامی ایران

 

از جمله افتخارات دائی قهرمانی بازی های آسیایی بانکوک تایلند و مقام سومی جام ملت های آسیا و نیز حضور در جام جهانی همراه تیم ملی, نایب قهرمانی در جام باشگاه های اروپا,قهرمانی در جام حذفی آلمان,قهرمانی بوندسلیگا در بایرن مونیخ و همچنین قهرمانی در لیگ باشگاه های ایران است.

علی_دایی (متولد ۱۴ بهمن ۱۳۴۸) در اردبیل بازیکن اسبق فوتبال در تیم ملی ایران و باشگاه پرسپولیس است که علاوه بر بازی در لیگ برتر ایران، سابقه حضور در لیگ‌های ستارگان قطر، امارات و بوندسلیگا آلمان(تیم های بایرن مونیخ,هرتابرلین و آرمینیا بیله فلد) را هم در کارنامه دارد. او مربی فوتبال، تجارت‌پیشه، کارآفرین و بنیانگذار و مدیرعامل شرکت پوشاک ورزشی دایی است. دایی که بهترین گلزن تاریخ تیم ملی ایران به‌شمار می‌رود؛ در نظرسنجی‌های سایت ای‌اف‌سی و برنامه نود با کسب اکثریت آرا به ترتیب به عنوان بهترین مهاجم تاریخ جام ملت‌های آسیا و نیز بهترین مهاجم بعد از انقلاب در ایران انتخاب شد. همچنین نام وی از سوی ای‌اس‌پی‌ان در لیست ده بازیکن برتر تاریخ فوتبال آسیا قرار گرفته‌است. او با زدن ۱۰۹ گل در ۱۴۸ بازی ملی، رکورد بیشترین گلِ زده در بازی‌های ملی فوتبال مردان جهان (در کنار کریستیانو رونالدو از پرتغال)و با زدن ۱۴ گل، رکورد بیشترین گلزنی را در ادوار جام ملت‌های آسیا در اختیار دارد.

 

علی دائی علاوه بر فوتبال، در تجارت و کارآفرینی نیز موفق بوده‌است و گرداننده ، چند فروشگاه از جمله نمایندگی های آدیداس و نایک ، کارخانه تولیدی پوشاک ورزشی و عضو اتاق بازرگانی تهران است.وی همچنین در مجتمع الماس فعالیت دارد و در صنایع غذایی نیز حضور دارد.

زندگینامه علی دایی

علی دایی بازیکن و مربی فوتبال ایرانی است. وی ۱۰۹ گل ملی در کارنامهٔ خود دارد و با فاصلهٔ زیادی بهترین گلزن بازی‌های ملی در تاریخ فوتبال جهان است. در سال ۱۳۸۶ خورشیدی، از سوی فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال (متعلق به فیفا)، علی دایی در رده بیست و ششم فهرست بازیکنان برتر تاریخ فوتبال جهان قرار گرفت، در این فهرست وی به عنوان تنها بازیکن آسیایی در میان برترین‌های تاریخ فوتبال مشاهده می‌شود.

تحصیلات:
دیپلم ریاضی و فیزیک،مهندس متالوژی از دانشگاه صنعتی شریف،دانشجوی فوق لیسانس تربیت بدنی.
باشگاه ها:
استقلال اردبیل،تاکسیرانی،بانک تجارت،پرسپولیس،السد قطر،آرمینیا بیله فلد،بایرن مونیخ،هرتابرلین،الشباب امارات،پرسپولیس،صباباتری،سایپا.

افتخارات شخصی در فوتبال:
آقای گل باشگاه های تهران ۱۳۶۹،آقای گل جام ملتهای آسیا ۱۹۹۶،آقای گل گروه مقدماتی جام جهانی۲۰۰۴،مرد سال فوتبال آسیا ۲۰۰۰،گلزن ترین بازیکن جهان ۱۹۹۶،عضویت در باشگاه صدتایی های فیفا با ۱۴۹بازی ملی،رکورد دار گلزنی در تاریخ فوتبال جهان و گلزن ترین بازیکن جهان ۲۰۰۴٫

افتخارات شخصی خارج از فوتبال:
نماینده فرهنگی سازمان ملل (یونیسف) در ایران،دارنده مدال شجاعت از رییس جمهور.
افتخارات باشگاهی:
قهرمانی با پرسپولیس در لیگ ایران ۱۳۷۴،حضور در فینال جام باشگاه های اروپا و نایب قهرمانی با بایرن مونیخ در جام باشگاه های اروپا ۱۹۹۹،قهرمانی با بایرن مونیخ در جام حذفی آلمان،قهرمانی با بایرن مونیخ در بوندس لیگا و حضور با هرتابرلین در جام باشگاه های اروپا ۲۰۰۰،قهرمانی جام حذفی ایران با صباباتری در سال ۱۳۸۴،قهرمانی لیگ با سایپا در سال ۱۳۸۶٫
افتخارات ملی:
حضور در جام جهانی ۱۹۹۸،مقام سومی جام ملتهای آسیا ۱۹۹۶،قهرمانی بازیهای آسیایی بانکوک ۱۹۹۸و سومی جام ملتهای آسیا ۲۰۰۴٫
تعداد بازی های ملی:۱۴۹
تعداد گلهای ملی:۱۰۹

 

علی دائی علاوه بر فوتبال، در تجارت نیز موفق بوده‌است و گرداننده چندین شرکت بزرگ، چند فروشگاه ، کارخانه تولیدی پوشاک ورزشی و عضو اتاق بازرگانی تهران است.علی دایی در شهرک گلستان شهر زادگاهش(اردبیل)یک مدرسه راهنمایی به نام ابوالفضل دایی(بنام پدرش) ساخته است و از خیرین مدرسه ساز اردبیل می باشد.

 

دائی طی سالهای اوج فوتبال خود و همچنین پس از دوران بازیکنی خود، بارها در مسابقات فوتبال با نیات خیرخواهانه به میدان رفته‌است (از جمله در دیدار ستارگان فوتبال جهان و تیم منتخب بوسنی با همراهی روبرتو باجو و دیگر ستاره‌های افسانه‌ای فوتبال و همچنین بازی دوستانه نود دقیقه برای ماندلا که بین تیم منتخب جهان و تیم منتخب آفریقا، به مناسبت تولد ۹۰ سالگی نلسون ماندلا برگزار شد، که این بازی یکی از زیباترین بازی‌های دوستانه علی دایی به شمار می‌رود). او همچنین همراه بامادلین آلبرایت و دیوید بکهام و… ، با سازمان یونیسف، به عنوان سفیر صلح همکاری دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کارافرین,طراح مد و بیزنس من ساکن Beverly Hills کالیفرنیا در آمریکا

مدیر عامل و مالک House Of Bijan (گرانقیمت ترین بوتیک های مردانه جهان)

◾منتخب لیست ۳۰ نفر زیر ۳۰ سال هنر و استایل Forbes

◾مهارت ها : رهبری ,خدمات مشتریان و برنامه ریزی استراتژیک

پاکزاد ، معروف به بیژن ، برند فوق العاده لوکس لباس مردانه بیژن را در سال ۱۹۷۶ توسط پدرش تاسیس کرد که وی در زمان ۱۹ سالگی نیکولاس درگذشت. نیکلاس قصد دارد کارش را از فروشگاه رود درایو لس آنجلس(بورلی هیلز) ، جایی که لباس ها از ۹،۵۰۰ دلار شروع می شود ، گسترش داده و بوتیک های باز در لاس وگاس ، نیویورک ، لندن ، دبی و هنگ کنگ دایر کند.

بیژن در سال ۱۹۷۶ توسط بیژن پاکزاد، پدر نیکولاس بیژن، به عنوان تنها بوتیک در رودیو درایو تاسیس شد. این برند شهرت خود را در سایه برند زرد با ژاکت‌های سفارشی که از ۹۰۰۰ دلار شروع می‌شد و مشتریانی مانند کارلوس سلیم، جورج دبلیو بوش ، شاه فقید ایران ، باراک اوباما و همچنین پادشاهان اسپانیا و عربستان سعودی داشت.

در سال ۲۰۱۱، پاکزاد درگذشت و پسرش نیکولاس در سن ۱۹ سالگی با دارمحبوبی، شریک تجاری طولانی‌مدت پاکزاد که ۵۰ درصد مالکیت شرکت خود را حفظ کرده بود، به ریاست‌ بیژن رسید. بیژن جوان زندگی و کسب‌وکار خانوادگی خود را به حفظ میراث پدرش اختصاص داده‌است. نیکولاس از دفتر سابق پدرش که همچنان با ارکیده‌ها، گل‌های مورد علاقه پدرش تزئین می‌شوند، گفت: «همان طور که پدرم همیشه می‌گفت، ما به اندازه کافی ثروتمند نیستیم که محصولات ارزان تولید کنیم.»

فروشگاه بیژن در امتداد یکی از جذابترین بلوارهای خرید در جهان واقع شده است بسیاری از عناصر اصلی طراحی ، از جمله لوستر کریستال معروف Baccarat که از بیش از ۱۰۰۰ بطری عطر بیژن ساخته شده است ،کف های تزئین شده از مرمر , یک نقاشی از فرناندو بوترو و درب اصلی چوب ماهون ، همچنان در محل جدید فروشگاه وجود دارد. مشتریان بیژن به دنبال دستیابی به بالاترین کیفیت محصولات موجود هستند.

در سال ۱۹۷۶، وقتی بوتیک بیژن در رودیو درایو افتتاح شد، یکی از اولین بوتیک‌های لوکس برانکارد بود. بیژن در سرزمین مادری خود ایران یک طراح بوده‌است. محبوبی که زمانی خانواده‌اش بازار آدامس را به خود اختصاص داده بودند، اولین سرمایه‌گذار املاک در بورلی هیلز بود. آن‌ها برند را با سرمایه‌گذاری هر کدام ۵۰۰۰۰ دلار شروع کردند. محبوبی در امور مالی کار می‌کرد، در حالی که بیژن مشتریان را جلب خود می‌کرد، در تبلیغات با بودرک و مایکل جردن ظاهر می‌شد و با بوگاتی و رولز رویس برای تولید محدود خودروهای مدرن همکاری می‌کرد.

فلسفه این شرکت همیشه ایجاد بالاترین کیفیت و منحصر به فردترین لباس های مردانه در جهان و همچنین ارائه بهترین خدمات مطلوب به مشتریان ما بوده است. آقای بیژن در ایجاد مجموعه مارک های “هنر پوشیدنی” همیشه به کیفیت نسبت به کمیت و توجه زیاد به جزئیات اعتقاد داشت. ؛ به راستی می توان فهمید که مارک تجاری بیژن را از هر شرکت دیگری در جهان جدا کرده است.

نیکولاس ثابت می کند که یک ذائقه و سلیقه ساز است ، با به کار بردن تجملات سنتی ضمن ارائه سبکی مدرن و سفارشی ، طیف وسیعی از افراد و سبک زندگی را در سطح بین المللی جذب می کند. فروشگاه بیژن تجربه ای فراتر از مد را ارائه می دهد . آنها واقعاً بی نظیر هستند و سطح جدیدی از لوکس سفارش داده شده را ارائه می دهند.

نیکلاس می گوید: پدر من ، كمال گرا ، بینا بود و بیش از هر چیز دیگری عشق زیادی به كار خود داشت. به همین دلیل او ستایش و تحسین میلیون ها نفر در سراسر جهان را به خود جلب کرد. طی این سالها آقای بیژن بسیاری از اطرافیان را به فراگیری فنون و ادامه میراث خود الهام بخشید. فلسفه هایی که شرکت بر اساس آن تاسیس شد ، امروز نیز بسیار زنده است. در ادامه و همچنین رشد میراث وی ، ما همچنان از همان ارزشهای اصلی ۴۰ سال گذشته شرکت استفاده می کنیم. با کیفیت ترین مواد از سراسر جهان تهیه می شوند و سپس در ایتالیا با دست ساخته می شوند. این لباس ها همه “نسخه محدود” هستند به این معنی که ما فقط یک یا دو قطعه واحد را می سازیم. علاوه بر این ، ما همچنان به نوآوری و ایجاد محصولات و همکاری های جدید برای پاسخگویی به خواسته های همه مشتریان خود ادامه می دهیم.

مارک Bijan در همه چیز فراتر از حد است ، از ایجاد مجموعه های “هنر پوشیدنی” تا نمایش آن. این موارد با رنگ در عتیقه های زیبا که با گلهای تازه و لوازم جانبی نسخه محدود احاطه شده اند ، به نمایش در می آیند. خانه بیژن یک سرویس شخصی نیست بوتیکی که در آن می توان چیزی را از قفسه بیرون آورد و امتحان کرد ، از همان لحظه ورود به بوتیک باید توجه کامل کارکنان بیژن را برآورده کنند تا نیازهای آنها را برآورده کند.او می گوید: من معتقدم برند دیگری در جهان وجود ندارد که زمان بیشتری را صرف کند علاوه بر این ، ما همیشه سعی می کنیم برای هر مشتری فراتر و فراتر برویم ، هر کجای دنیا که باشد.

ما برای برخی از قدرتمندترین مردان جهان لباس تهیه می کنیم . این مردان و زنان نیز اتفاقاً برخی از درخشان ترین ، فرهیخته ترین و خواستارترین افراد در جهان هستند. بسیاری از مشتریان ما همچنان بیژن می پوشند و اکنون حتی افتخار و لذت پوشیدن لباس فرزندان و نوه های آنها را داریم. با این حال ، در پنج سال گذشته ما مشتریان جوان بسیاری را دیده ایم که از چین ، خاورمیانه ، آفریقا و سراسر جهان آمده اند. این مشتریان جدید و قدیم چیزی کمتر از کمال انتظار ندارند ، بنابراین ما همیشه باید نه تنها در محصولات خود بلکه در ارائه تجربه بیژن نیز به دنبال کمال باشیم.

در مورد بوتیک جدید ، ما در تلاش هستیم تا مشتریان خود را خوشحال و نوستالژیک نگه داریم. آنها واقعاً با نام تجاری ارتباط دارند بنابراین تغییر چشمگیر آن اقدام اشتباهی بوده است. اما مشتری ما جوان شده است. شما فکر می کنید جوانتر ها به کیفیت اهمیت نمی دهند یا فقط کفش های ورزشی می پوشند ، اما ما مشتریانی با سن ۱۹ سال داریم که می خواهند بیژن بپوشند. و نه فقط چیزهای معمولی ، بسیاری از آنها کت و شلوار و کراوات به تن کرده اند.  اگر شما مرد جوانی هستید و توانایی پرداخت هزینه های آن را دارید – فرض کنید مقداری پول به شما ارث رسیده است یا شرکت تازه تاسیس خود را فروخته اید – و می خواهید کراوات بزنید ، می خواهید یک کراوات خاص بپوشید.

ما بسیاری از لباس های ورزشی ، ژاکت کشمیر ، تی شرت ، کلاه بیس بال را تولید می کنیم. ما بسیاری از این کلاه های بیس بال را فروختیم ، این یکی از داغترین مواردی است که تاکنون ساخته ایم. تجارت اصلی هنوز کت چرمی ، کت و شلوار ، کت ورزشی ، کراوات است. اما ما شاهد افزایش چشمگیری در این موارد معمولی هستیم که هنوز هم بسیار با کیفیت هستند. تی شرت ها ، بعضی از آنها پنبه ای ، برخی از آنها مخلوط ابریشم و پنبه است. لباس های ورزشی پنبه خالص یا ترمه و ابریشم است. قیمت این تی شرت ها از ۴۸۰ دلار تا ۱۳۵۰ دلار است. کلاه کرست ۵۸۰ دلار است. لباس های گرمکن از ۲۳۵۰ دلار به ۷،۵۰۰ دلار می رسد. همه آنها برای این تجارت قیمت دارند.

همیشه مشتریانی وجود دارند که علاقمند به یادگیری بیشتر ، بهتر به نظر رسیدن ، احساس خوب بودن ، احترام به کیفیت و مهارت و سابقه هستند. من فکر می کنم این ۱ درصد از جهان قطعات زیبا و با کیفیتی را می خواهند و بدشان نمی آید که برای آنها حق بیمه بپردازند.

من عاشق رفتن به ایتالیا و بازدید از کارخانه های ما هستم. این کاری است که من از خیلی وقت پیش انجام داده ام و امروز هم ادامه می دهم.ما در مرحله افتتاح اولین بوتیک خود در خارج از ایالات متحده در دبی هستیم!

در عین فرصت­های زیاد، خطرات زیادی نیز در راه هستند. کسب­ وکار لوکس در رکود اقتصادی است و همچنین رقابت برای بهترین مشتریان بسیار شدید است. خریدارانی توان مالی بیژن را دارند که لباس آن‌ها از ۹،۵۰۰ دلار شروع می‌شود آنها می‌توانند هر گونه برچسب طراحی که می‌خواهند را انتخاب کنند و بسیاری از مشتریان جوان‌تر وفاداری کمی به برند دارند و به خرید آنلاین عادت دارند.

در حالی که بوتیک فقط با قرار ملاقات بوده است ، منطقه Private Collection بی نظیرترین قسمت فضا است. در اینجا ، مشتریان می توانند طعم مورد علاقه خود را از بستنی یا نوع ترجیحی شکلات ، نوشیدنی های مورد علاقه خود و یک تیم فروش که سبک شخصی آنها را درک می کند و مجموعه ای از قطعات را به طور ماهرانه برای آنها تنظیم کرده است ، انتظار داشته باشند. نیکولاس می گوید ، “کمد لباسهایی در طبقه بالا داریم که وقتی باز می شوند ، پر از مجموعه ما و گل های تازه هستند. این مجموعه در داخل این کمد ها مانند یک نقاشی به نمایش درآمده است.

ما برای بیش از ۳۶ رئیس جمهور و هزاران نفر از اعضای خانواده سلطنتی ، روسای کشورها و فرماندهان صنعت لباس تهیه کرده ایم. آنها نه تنها انتظار این سطح از خدمات را دارند ، بلکه ما معتقدیم که آنها لیاقت این سطح از خدمات را دارند وقتی که آنها ۱۲۰۰۰ دلار برای کت یا ۱۵۰۰ دلار برای پیراهن نخی هزینه می کنند. لباس ما بسیار بسیار با کیفیت است ، بسیار زیبا است ، بسیار گران است. باید به روشی ارائه شود که به همان زیبایی به اندازه زمان و هزینه ای که برای ایجاد آن صرف کرده ایم ، زیبا باشد. ”

از زمان مرگ بیژن(پدر)، درآمد تقریباً دو برابر شده و به حدود ۳۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۶ رسید. سود، در یک سال خوب، ۲۵ درصد است. نیکولاس بیژن می‌گوید: «پدرم توانست چیزی بسازد که بیش از او عمر کند. او این موضوع را در زمان زنده بودنش دست‌کم گرفت.

هنگامی که از او سوال شد تصورش درخصوص واکنش پدرش چگونه خواهد بود پاسخ داد: هر زمان که ما چیزی را طراحی می کنیم ، یا یک مجموعه یا قطعه خاصی ایجاد می کنیم ، همیشه به این فکر می کنیم که او چه چیزی دوست دارد و چه کارهایی انجام می دهد و چه چیزی ساخته است. محصول نهایی که امروز می بینید این است. ما می خواستیم میراث او را ادامه دهیم ، ما از ادامه میراث او بسیار افتخار می کنیم و نسبتاً اطمینان داریم که هر آنچه در اینجا می بینید دقیقاً همانطور است که او می ساخت. ما فکر می کنیم که با فلسفه و اصول بنیانگذاری وی و هر آنچه در طول ۴۰ سال دیدیم ،الهام بخش ما بود.ما فکر می کنیم چیزی ساخته ایم که نام او را به مرحله بعدی برده است. ”

اما تنها کت و شلوار و کراوات ها نبودند که نام بیژن را در جهان مشهور ساخت. عطرهای بی­ نظیر او  در دهه ۱۹۸۰ با درآمدی بالغ بر ۵۰ میلیون دلار در سال ۱۹۹۲ به بازار عرضه شد، موفقیت کسب­ وکارهای مردانه را تضعیف کرد.امروزه، رایحه ­های ضعیف­تر بعنوان یک کسب‌وکار کوچک‌تر و تحت لیسانس تولید می­شوند.  ​

بیژن در حال حاضر با حضور در تبلیغات این برند، صفحه‌ای از کتاب بازی پدر خود را بیرون می‌کشد و اینستاگرام او، با بیش از ۱۳۰٫۰۰۰ دنبال کننده، عکس‌های زیبایی از خودش با مشتریان مشهور ارائه می‌دهد. بیژن می‌گوید:«من چهره شرکت هستم.»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کارافرین,سخنران و سرمایه گذار مقیم ونکوور کانادا

◾بنیانگذار و مدیرعامل BroadbandTV Corp (کمپانی فناوری و رسانه دیجیتال با بیش از ۴۰۰ کارمند و دارای دفاتر در Vancouver,New York,Los Angeles و Mumbai ارزش تقریبی ۱ میلیارد دلار که بزرگترین شبکه چند پلتفرمی جهان بشمار می رود و دومین بزرگترین دارایی ویدیویی جهان بعد از Google با ۵۸۷ میلیون بیننده در ماه و بیش از ۳۸ میلیارد لایک و کامنت ماهانه بوده,ده زبان را پشتیبانی کرده در حوزه های گوناگون از جمله سرگرمی,موزیک,ورزش,کودکان و بازی محتوا داشته و به مشتریان بزرگی چون NBA,Sony,Disney و Warner Bros کمک می کند تا عواید حاصل از تبلیغات از Youtub,Facebook و دیگر وب سایت ها و اپلیکیشن ها را به شکل مناسبی با امنیت بالا دریافت کرده و برای تولید کنندگان محتوا درامدزایی داشته باشد که در سال ۲۰۱۳ بیش از نیمی از سهام ان توسط RTL اروپا خریداری شد.)

◾عضو هیات مدیره Hootsuite

(پرکاربرترین پلتفرم مدیریت رسانه های اجتماعی با بیش از ۱۶ میلیون مشتری )

◾عضو هیات مدیره Big -Bjarke Ingeles Group (گروهی متشکل از معماران,طراحان,سازندگان و متفکرین حوزه های معماری,محوطه سازی,طراحی داخلی,فضای سبز,طراحی محصول,تحقیقات و توسعه در کپنهاگ,نیویورک و لندن)

◾معاون هیات مدیره در Invest In Canada (اژانس جذب سرمایه جهانی کانادا که فرایند سرمایه گذاری متقاضیان را در کانادا تسهیل کرده و محرک رشد و تولید شغلی در این کشور است)

◾جانشین ریاست هیات مدیره G20 Empower (مجموعه ای در بخش خصوصی که بلندگوی اهداف رهبران زن در کسب و کار ۲۰ کشور صنعتی جهان است که به هم افزایی و تعامل دانش و انالیز اطلاعات میان انها کمک می کند)

◾عضو اسبق کمیسیون اقتصادی ونکوور

◾عضو اسبق هیات مدیره فروم زنان کارافرین که کار اموزش,رهبری,انگیزشی و ارتباط دادن میان زنان کارافرین را انجام می دهد.

◾از بنیانگذاران یوگا چپرا با همکاری دکتر چیپاک چپرا

◾فارغ التحصیل از دانشگاه های British Columbia,سوربن در رشته های علوم کامپیوتر و زبان فرانسه و همچنین مدرسه کسب و کار دانشگاه Oxford در رشته رهبری و دکترای افتخاری از دانشگاه کانادا

◾رفعتی از طرف Fast Company بعنوان یکی از ۱۰۰ فرد خلاق در تجارت انتخاب شده و در رسانه های گونان ازجمله Fortune , wall Street Journal و Wired از او نام برده شده است همچنین

شهرزاد به چهار زبان انگلیسی,فرانسه,ایتالیایی و فارسی مسلط بوده و در سال ۲۰۱۸ توسط justin trudeau نخست وزیر کانادا بعنوان نماینده رهبران زن کسب و کار کانادا در اجلاس سران ۲۰ (G20) منصوب شد.

جوایز و دستاوردهای دیگر:
زن کسب و کار سال ۲۰۲۰ توسط مجله کانادایی SME
بنیانگذار سال(۲۰۱۹) توسط AdAge Creativity Awards, Visionary
کارآفرین سال(۲۰۱۸) توسط Ernst & Young
برنده جایزه نوآوری کانادا در سال ۲۰۱۸
یکی از ۱۰۰ زن قدرتمند کانادا در سال ۲۰۱۷
یکی از ۴۰ زن برتر زیر ۴۰ سال در سال ۲۰۱۷
برنده جایزه مهاجر سال کانادا در سال ۲۰۱۷ توسط RBC
یکی از ۴۰ زن قدرتمند جهان در عرصه تلویزیون بین الملل توسط  Hollywood Reporter در سال ۲۰۱۶
شخصیت برتر سال ۲۰۱۶ توسط انجمن فناوری BC Technology Association
حضور در لیست TheWrap’s Innovator در سال ۲۰۱۶
حضور در لیست Variety’s Power of Women در سال ۲۰۱۵
زن سال در گروه هوش کسب و کار Business Intelligence Group در سال ۲۰۱۵
عضویت هیات رادیو تلویزیون در طراحی زندگی دیجیتال مونیخ آلمان :داستان پردازی دیجیتال:انقلاب در مرورگری ویدیو سال ۲۰۱۴
مدیراجرایی سال Digi Awards در سال ۲۰۱۳
یکی از ۱۰۰ زن قدرتمند کانادا در سال ۲۰۱۳ در گروه بندی ارتباطات و هنرهای مالی
کارآفرین نوظهور سال توسط Ernst & Young  در سال ۲۰۱۳
مدیرعامل سال توسط Business In Vancouver در سال ۲۰۱۳
یکی از ۴۰ زن زیر ۴۰ سال کسب و کار ونکوور در سال ۲۰۱۲
تنها ایالات‌متحده نیست که از ورود مهاجران با مهارت و جاه‌طلب و راه اندازی شرکت های خلاق و کارآفرین سود می برد. مهاجران به کشورهای دیگر نیز می‌روند، مانند کانادا
شهرزاد رفعتی در سال هفتاد و نه میلادی در تهران متولد شد.او تنها ۱۳ سال داشت که تصمیم گرفت کسب و کاری جهانی بسازد.والدینش از رهبران کسب و کار در ایران بودند : مادرش شرکت منسوجات داشت و پدرش مالک یک کمپانی املاک و مستغلات بود اما بدلیل شرایط جنگ ایران و عراق اوضاع روز به روز بدتر می شد و آنها درنهایت برای در امان ماندن از اثار جنگ از شهر به روستای کوچکی رفتند.او می دانست که بدنبال آینده ای متفاوت است جایی که بتواند منشا اثر باشد.
او در نوجوانی(۱۷ سالگی) تنها با یک چمدان و اندکی دانش از زبان انگلیسی از تهران به ونکوور رفت. او به دنبال فرصت می‌گشت، چیزی که در ایران در دسترس آن‌ها نبود.
فراگیری آموزش درست نیز بسیار مهم بود. به خاطر مهارت‌های قوی در ریاضی، تصمیم گرفت در رشته علوم کامپیوتر تحصیل کند.

رفعتی زمان فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، تصمیم گرفت این مشکل را حل کند. او گفت: دوست دارم به چالش کشیده شوم

رفعتی که در دنیای آنلاین بزرگ نشده بود، به سفیر آنلاین تبدیل شد. گاهی اوقات زندگی در غربت می‌تواند به شما کمک کند که احتمالات را در نظر بگیرید. تولیدکنندگان محتوا، مانند ان بی ای در جنگ با طرفدارانشان بودند. حرکات پیرزومندانه تیم‌های محبوبشان را به صورت آنلاین به اشتراک می‌گذاشتند. هواداران تولیدکنندگان را از تبلیغات و کسب درآمد محروم کرده بودند.
شرکت او، براد بند تی وی کورپ، به توسعه فناوری پرداخت و ادعا بر این بود که محتوای بارگذاری شده توسط طرفداران را که حق چاپ آن متعلق به یک شرکت بود، باعث کسب درآمد شده است. رفعتی در سال ۲۰۰۵(یعنی درست همزمان با تولد YouTube) مبلغ ۲۵۰٫۰۰۰ هزار دلار برای آزمایش فناوری و مدل کسب و کارش جمع آوری کرد.شرکت رفعتی در ابتدا سخت افزاری بود که به کاربران امکان تماشای ویدیوهای اینترنتی را ار طریق تلویزیون می داد اما دریافت که ذائقه مخاطبان خواستار تماشای این فایل ها از طریق کامپیوتر است وی زمان زیادی را صرف آن کرد اما مبلغ زیادی عایدش نشد بنابراین تمرکز خود را تغییر داد.
عقیده او این است که شما نیاز دارید تا سرعت شکست تان را بالا ببرید و سریع از اشتباهات خود درس بگیرید.
رفعتی متوجه شد که کاربران اینترنت فایل ها را بر روی سایت هایی مانند YouTube آپلود می کنند اما بدلیل رعایت نکردن قانون کپی رایت صاحبان برند مجبور می شوند این فایل ها را حذف کنند.درست در همین هنگام بود که جرقه ای به ذهنش خطور کرد ; ساخت نرم افزاری که به این شرکت ها امکان می داد تا بجای حذف فایل ها از طریق آگهی های درج شده در آنها درآمدزایی کنند.
نرم افزار BBTV محتوای ویدیویی آپلود شده مانند گلچین مسابقات ورزشی یا فیلم و سریال را ردیابی می کند و این عمل را از طریق فناوری تشخیص صدا و تصویر انجام می دهد و آگهی ها در لابلای ویدیوها قرار داده می شوند.سپس درآمد این آگهی ها به شرکت های ذینفع پرداخت شده و BBTV کمیسیون خود را از این مبالغ دریافت می کند.
تنها دو سال بعد BBTV اولین مشتری بزرگ خود یعنی لیگ ملی بسکتبال آمریکا NBA را بدست آورده بود.
 او برای رشد کسب و کارش نظر سرمایه گذاران را به خود جلب کرد تا اینکه در سال ۲۰۱۳ مبلغ ۳۶ میلیون دلار از یک شریک استراتژیک ار تی ال گروپ، بزرگترین مجتمع رسانه ای اروپا و یکی از بزرگترین شرکتهای رسانه ای جهان، بدست آورد.
BBTV در حال حاضر علاوه بر فعالیت های خود برای تولید محتوای ویدیویی آنلاین نرم افزار نیز تولید می کند.
BroadbandTV Corp با نام اختصاری BBTV همواره جزو لیست ۱۰ شرکت فناوری TSX بوده و بزرگترین عرضه اولیه عمومی تاریخ بورس تورنتو کانادا را  در همه صنایع که تنها یک بنیانگذار مدیرعامل داشته اند را به خود اختصاص داده است.
اشتیاق وی به اشتغال زایی , آموزش و فرصت های پیشرو برای زنان , دختران و پناهندگان است.
رفعتی قطعیت های خاص خودش را دارد،او می‌داند که شبکه‌هایی مانند برود بند تی وی و بسترهایی مانند یوتیوب و فیس بوک، باید اطمینان حاصل کنند که استعدادهای بزرگ کشف می شوند.او می گوید: باید با نگاه به عصر دیجیتال مخاطبان خود را پیدا کنید. اگر واقعا آن مخاطب اصلی را درک کنید، می فهمید آن‌ها استاد برند هستند.
رفعتی در همایش های زیادی سخنرانی کرده است که ازجمله آنها می توان به TEDx ونکوور ,Financial Times Digital Media,Newfronts,CES,Web Summit, World Economic ForumDMEXCO,Business Insider’s IGNITION و Collision اشاره کرد.

او می گوید : مهم است که کارافرینان بزرگ فکر کنند….ادامه در قسمت مقالات سایت

بازیگر سینما و تلویزیون امریکا,فیلمساز,نویسنده,کمدین,صدا پیشه

◾فارغ التحصیل از مدرسه تئاتر,فیلم و تلویزیون UCLA

◾برنده جایزه بهترین اجرای کمدی سال بابت Spoof after school special

پدراد در فیلم ها,سریال ها و مجموعه های تلویزیونی زیادی به ایفای نقش پرداخته که از معروفترین موارد حضور در مجموعه Saturday Night Live و فیلم های Aladdin , No strings attached(علاء الدین) و Cooties را می توان نام برد.

او در اینستاگرام بیش از ۴۰۰ هزار نفر دنبال کننده دارد.

پدراد در نوامبر سال ۱۹۸۱ در تهران متولد شد و دو سال بعد به همراه خانواده به ایالات متحده مهاجرت کرد.پدراد دوران نوجوانی و جوانی خود را در اورنج کانتی کالیفرنیا سپری کرد.او پیش از بازیگری در مهمانی های کودکانه با لباس هایی مخصوص خود به ایفای نقش می پرداخت.

اولین حضور تلویزیونی وی در سال ۲۰۰۶ در نقش گارسون و در مجموعه تلویزیونی Gilmore Girls بود.پدراد یک سال بعد اولین سریال خود را در نقش پرستار سوری بازی کرد.او در سال ۲۰۰۹ اولین عضو ایرانی مجموعه Saturday Night Lives بود.او عضو ثابت این مجموعه تلویزیونی در سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ بود و در بیش از ۱۰۰ قسمت این مجموعه حضور داشت.

پدراد در زمینه استند آپ کمدی نیز فعالیت داشته است و حتی یک شوی تک نفره با نام Me,Myself,and Iran نیز اجرا کرده است.شما می توانید استعداد صدای وی را در انیمیشن ها و فیلم هایی مانند :

Despicable Me 2, Big Mouth, and The Lorax تشخیص دهید.او نقش مهمان را در سریال های Curb Your Enthusiasm,The Mindy Project, Its Always Sunny In Philadelphia داشته است.

او دو زبانه بوده و فارسی را بصورت روان صحبت می کند.

به لطف شیوه بی پروای پدراد در زمینه کمدی Lucille Ball یکی از الگوهای وی در کار اجرا بوده است.او خود را در دوران نوجوتنی یک tomboy یعنی دختری که رفتار و پوشش پسرانه داشته است توصیف می کند.

 

کارافرین , فضانورد , سخنران ,نیکوکار

◾مدیرعامل Xprize(شرکتی پیشرو در جهان در زمینه طراحی و رقابت های انگیزشی اجرایی جهت حل چالش های بزرگ بشریت

◾از بنیانگذاران و مدیرعامل اسبق Prodea Systems (شرکتی با هدف راه اندازی یک سیستم پیشرفته برای امیختن و استفاده سهل تر از محصولات و فایل ها و تولیدات ابزار خانگی دیجیتال مانند ویدیو و صدا و فیلم با دفاتر رسمی در امریکا و هندوستان)

◾بنیانگذار , رئیس هیات مدیره و مدیرعامل اسبق شرکت فناوری از راه دور تله کام Telecom Technologies

◾مدیر موسسه خیریه بنیاد اهورا Ahoora Foundation

◾فارغ التحصیل رشته مهندسی الکترونیک و علوم رایانه از دانشگاه جورج واشنگتن در مقطع کارشناسی ارشد و فارغ التحصیل رشته ستاره شناسی از دانشگاه سوئین بورن

جوایز و دستاورد ها :

◾کارافرین برتر از سوی مجله زن شاغل امریکا ۲۰۰۰

◾حضور در فهرست تاجران موفق مجله ۲۰۰۱Fortune

◾دریافت اولین جایزه نواوری سیمونز NCWIT که سالانه به زنان موفق در حوزه فناوری اعطا می شود ۲۰۰۹

◾دریافت دکترای افتخاری علوم از دانشگاه جرج میسون ۲۰۱۲

◾برنده جایزه پیشگام فضا توسط جامعه ملی فضای امریکا ۲۰۱۵

◾دارانده مدال افتخار Ellis Island

◾برنده جایزه رهبر جوان جهان WEF

◾عضو مجمع جهانی اقتصاد World Economic Forum , Global Future Council و سفیر UNESCO

◾عضو هیات مدیره Jabil and peace first و شرکت غیرانتفاعی دیگر در جهت توانمند سازی جوانان و اموزش های STEM

انوشه انصاری اولین زن گردشگر فضایی, اولین ایرانی فضانورد و چهارمین نفری است که بصورت خصوصی به فضا سفر کرده است.او به همراه برادر همسرش در سال ۲۰۰۳ جایزه ۱۰ میلیون دلاری سالیانه Ansari x- prize را بنیان نهاد. هدف از این جایزه تشویق بخش خصوصی برای سرمایه گذاری و و ورود به بازار سفرهای فضایی است که تا پیش از این در انحصار دولت های محدودی بوده است.

او، متولد شهر مشهد در ایران است و در سال ۱۳۶۳ خورشیدی (۱۹۸۴)، به همراه خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کرد. انوشه، گواهی‌نامهٔ کارشناسی خود را در رشتهٔ مهندسی الکترونیک و علوم رایانه (EECS)، از دانشگاه جورج میسون و نیز، گواهی‌نامهٔ کارشناسی ارشد خود را در زمینهٔ مهندسی الکترونیک، از دانشگاه جورج واشینگتن دریافت کرده‌است.

انصاری، همیشه عاشق فضا و فضانوردی و در پی راه یافتن به فضا بوده‌است.

در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵ (۸ مه ۲۰۰۶)، سازمان فضایی روسیه به‌طور رسمی اعلام کرد که انوشه انصاری به‌عنوان اولین زن گردشگری فضایی در یکی از پروازهای فضاپیمای سایوز، که برای بهار ۱۳۸۵ برنامه‌ریزی شده‌بود، به مدار زمین سفر خواهد کرد. اما پس از رد صلاحیت دایسوکه انوموتو، داوطلب ژاپنی، به دلایل پزشکی و جا ماندن او از مأموریت سایوز تی‌ام‌ای-۹، قرار شد انوشه انصاری در ۲۳ شهریور ۱۳۸۵ با این گروه همراه شود.

سازمان فضایی ایران، به عنوان متولی بخش فضا در ایران، در آستانه سفر انصاری به ایستگاه فضایی، ضمن حمایت از فعالیت‌ها و خدمات ارزنده او در ترویج و توسعه فناوری فضایی و پرواز به ایستگاه بین‌المللی به عنوان تنها جایگاه استقرار انسان در فضا را افتخاری غرورآمیز برای تمام ایرانیان، توصیف کرد.

انصاری، ترجیح می‌دهد که در مورد خود، از عنوان «فضانورد همراه» به جای واژهٔ «گردشگر فضایی»، استفاده کند. وی، در روی لباس خود، دو پرچم ایران و آمریکا را نقش کرده بود. وی، دلیل این کار را اظهار دِین خود به این دو کشور-که در موفقیت وی نقش داشته‌اند-، بیان کرد.

فضاپیمای سایوز حامل انوشه انصاری، فرمانده روسی میخاییل تیورین، و مهندس پرواز اسپانیایی-آمریکایی، مایکل لوپز الگریا در صبح روز دوشنبه ۱۸ سپتامبر سال ۲۰۰۶ از پایگاه فضایی بایکونور در قزاقستان به فضا پرتاب شد، و بدین ترتیب مأموریت سایوز تی‌ام‌ای-۹ آغاز گشت. دو روز پس از قرار گرفتن در مدار زمین، فضاپیمای سایوز در ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۶ با موفقیت به ایستگاه بین‌المللی فضایی ملحق شد و اقامت ۹روزهٔ انوشه انصاری در ایستگاه فضایی آغاز شد.

سرانجام پس از ۹ روز اقامت و پژوهش در ایستگاه بین‌المللی فضایی، انوشه انصاری در سحرگاه ۷ مهر ۱۳۸۵ مصادف با ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۶ میلادی به همراه پاول وینوگرادف روسی و جفری ویلیامز آمریکایی، دو تن از فضانوردان ساکن ایستگاه، به زمین بازگشت و پس از فرود وی در ۹۰کیلومتری شمال آرکالیک در قزاقستان با استقبال گرم خانواده‌اش، ازجمله همسرش حمید، و مقامات محلی و مسئولان سازمان فضایی روسیه مواجه شد. وی پس از معاینات پزشکی، با بالگرد برای مراسم خوش‌آمدگویی به شهر قوستانای (در قزاقستان) منتقل شد.

انوشه انصاری در کتاب زندگی‌نامه‌اش با عنوان «رویاهای من برای ستارگان» که آن را به کمک یکی از نویسندگان محبوب خود نوشته، توضیح می‌دهد که در دوره آموزشی او را با انواع و اقسام خطرهایی که ممکن است در یک سفر فضایی واقعی با آن‌ها رو در رو شود، آشنا کردند تا اگر ذره‌ای تردید یا ناتوانی در وجودش مشاهده شد، از فهرست مسافران حذف شود. علاوه بر این‌ها در کتاب آمده که در دوره آموزشی بارها با موقعیت‌هایی مواجه شده که در حالت عادی هیچ‌گاه انجام دادن‌شان را نمی‌پذیرفت اما در این مورد خاص هیچ مخالفتی نمی‌کند تا یگانه بخت خود برای سفر به فضا را به مخاطره نیندازد.

پس از انصراف اصغر فرهادی کارگردان فیلم فروشنده از حضور در مراسم اسکار ۲۰۱۷ -که در اعتراض به فرمان اجرایی ۱۳۷۶۹ مبنی بر جلوگیری از ورود شهروندان هفت کشور از جمله ایران به خاک آمریکا صورت گرفت؛ وی انوشه انصاری و فیروز نادری را به عنوان نمایندگانش برای حضور در مراسم اُسکار معرفی کرد. در این مراسم، فیلم فروشنده توانست جایزهٔ اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان را به‌دست‌آورد و در پی آن، انوشه انصاری و فیروز نادری، جایزهٔ اُسکار را به جانشینی از سوی اصغر فرهادی دریافت کردند. در این مراسم متن سخنان اصغر فرهادی در غیاب او توسط انوشه انصاری خوانده شد.

 

دانشمند,مشاور,مربی,سخنران , استراتژیست استارتاپ های نوپا,مدرس

◾مشاور مدیریت NASA

◾معاون پیشین مدیرکل تنظیم راهبردهای ازمایشگاه پیش رانش جت در NASA

◾مدیرکل اکتشافات منظومه شمسی

◾فارغ التحصیل از دانشگاه کالیفرنیا از مقطع دکترا و در رشته مهندسی برق گرایش مخابرات

◾همکار از مؤسسهٔ هوانوردی و فضانوردی آمریکا (AIAA)

◾دریافت جایزهٔ دوم ویلیام راندولف لاولیس از جامعهٔ فضانوردی آمریکا (۲۰۱۰)

◾دارنده مدال خدمات برجسته NASA

◾دارنده مدال رهبری برجسته NASA

◾برندهٔ جایزهٔ لیبرال

◾دریافت مدال افتخارِ جزیرهٔ اِلیس

◾نامگذاری یکی از سیارک های منظومه شمسی به نام او و به پاس خدمات ارزه وی صورت گرفته است.

پروفسور نادری در ناسا مشاغل فنی و مدیریتی متعددی در زمینه ماهواره های مخابراتی متحرک, رادارهای سنجش از راه دور , رصدخانه های اخترفیزیک, اکتشاف مریخ و سایر اجرام اسمانی را برعهده داشته است.

ارزش پروژه هایی که او در انها مشارکت داشته از ۱۰ میلیون دلار تا ۳ میلیارد دلار تخمین زده شده است.او در فوریه سال ۲۰۱۶ بازنشسته شده است.

فیروز نادری در ۵ فروردین ۱۳۲۵ در شهر شیراز با اصالت کازرونی به دنیا آمد. وی تحصیلات متوسطه خود را در ایران به اتمام رساند و پس از آن به ایالات متحدهٔ آمریکا مهاجرت کرد و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته مهندسی برق پی گرفت. وی دورهٔ کارشناسی خود را در دانشگاه ایالتی آیووا و کارشناسی ارشد و دکترای خود را در سال‌های ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶ در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به اتمام رساند. نادری، پس از پایان تحصیل به ایران بازگشت و ضمن گذراندن خدمت سربازی، مدتی در مرکز سنجش از دور ایران فعالیت کرد.

نادری از سال ۱۹۹۶ مدیر برنامه منشأ حیات ناسا بود. وی در سال ۱۹۷۶ به JPL پیوست و به عنوان مدیر آزمایش‌های پروازی علوم فضا و مدیر طرح تفرق‌سنج (Scatterometer) ناسا به کار پرداخت. علاوه بر اینها وی در مرکز مدیریت ناسا، سرپرستی برنامه فناوری ارتباطات پیشرفته ماهواره‌ای را بر عهده داشت و در JPL نیز مدیر برنامه ماهواره‌های متحرک بود. وی از سال ۲۰۰۰ نیز مدیریت برنامه تازه تأسیس برنامه مریخ را بر عهده گرفت. وظیفه مرکز برنامه مریخ آن است که تمام تحقیقات مربوط به مریخ را هدایت و برنامه‌ریزی کند. وی، در فروردین ماه ۱۳۷۹ به سمت مدیر پروژه‌های اکتشاف مریخ منصوب شد.

در پی موفقیت کاوشگرهای مریخ، نادری به سمت معاون و مدیر ارشد برنامه‌ریزی مرکز JPL (آزمایشگاه پیشرانش جت)، از مهمترین مراکز فضایی ناسا منصوب شد و در سمت جدید به عنوان مسئول طراحی برنامه‌ها و راهبردهای مرکز، تجاربش در ماموریت‌های مریخ را در مطالعه سایر بخش‌های جهان از زمین تا کهکشان‌های دور به کار بسته‌است. وی همچنین مسئولیت طراحی چشم‌انداز راهبردی پنج تا ۲۰ ساله JPL را برعهده دارد. وی در سال ۲۰۱۱ به سمت مدیر پژوهش‌های روباتیک منظومه خورشیدی منصوب گشته‌است.

پس از انصراف اصغر فرهادی کارگردان فیلم فروشنده از حضور در مراسم اسکار ۲۰۱۷ – که در اعتراض به فرمان اجرایی ۱۳۷۶۹ مبنی بر جلوگیری از ورود شهروندان هفت کشور مسلمان از جمله ایران به خاک آمریکا صورت گرفت- وی انوشه انصاری و فیروز نادری را به‌عنوان نمایندگانش برای حضور در مراسم اُسکار معرفی کرد. در این مراسم، فیلم فروشنده توانست جایزهٔ اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان را به‌دست‌آورد و در پی آن، انوشه انصاری و فیروز نادری، جایزهٔ اُسکار را به جانشینی از سوی اصغر فرهادی دریافت کردند.

 

 

 

نویسنده , کارآفرین , انگیزه بخش, بنیانگذار و مدیرعامل کمپانی خوشبین و سرمایه گذار املاک و مستغلات

پس از اینکه مانی خوشبین در سن چهارده سالگی وارد آمریکا شد درحالیکه در دبیرستان تحصیل می کرد شروع به فروش کالاهای دست دوم در روزهای پایانی هفته کرد.

در سن شانزده سالگی شغل اول حقیقی خود را در شهر سانتا آنا و در فروشگاه kmart با دستمزد ساعتی سه دلار و پانزده سنت بعنوان کارگر خدمات و در محوطه پارکینگ آغاز کرد.

مانی بعدها به کارمندی ارتقا پیدا کرد و سرانجام تنها پس از یک سال به سمت معاونت مدیر در قسمت کالاهای ورزشی رسید.

مانی چیزی بیش از یک حقوق می خواست بنابراین بدنبال فرصت های شغلی دیگر بود و توانست یک شرکت بازاریابی چند سطحی پیدا کند که کارش فروش خانه به خانه کیسه های آجیل و شکلات بود.

مانی برای آن شغل درخواست داد و در دو ماه اول پردرآمدترین فروشنده شرکت شناخته شد.

یک روز که در پرایس کلاب به همراه پدرش درحال خرید بود مشاهده کرد که تمامی کالاهایی که او می فروشد بصورت عمده فروخته شده بود و بسرعت حساب و کتاب کرد تا بفهمد که هزینه هر کیسه درصدی از رقمی است که کارفرمایش از او می گرفت.

او در سن هجده سالگی و درحالیکه در سال آخر دبیرستان بود تصمیم گرفت کسب و کار خودش را راه بیاندازد.

او یک دفتر کوچک اجاره کرد و یک جعبه پر از مخلوط میوه های خشک و آجیل خرید.

کیسه هایی از جنس پلی استر ,خط کش و سلفون پیچ موارد بعدی بودند که او خریداری کرد و برای برچسب ها از کامپیوتر پدرش استفاده کرد.او بصورت رسمی وارد بیزنس شده بود.

مانی این مواد خوراکی را به مراکز خرده فروشی(نمایشگاه ها) / خدمات خودرو می فروخت تا زمانیکه هشداری از طرف دپارتمان سلامت دریافت کرد.

او برای بسته بندی محصولات غذایی نیازمند تجهیزات استاندارد بسته بندی بود.

وی مجبور شد این کار را بخاطر هزینه های بالاتر تحمیلی (جهت خرید تجهیزات پیشرفته) متوقف کند تا بتواند رضایت اداره بهداشت را جلب کند.

مانی از اینکه مجبور شده بود کارش را تعطیل کند بسیار ناامید شده بود اما مدیر یکی از شعبه هایی که به او آجیل می فروخت از وی بسیار خوشش آمده بود و همین باعث شد تا به مدت یک سال بعنوان معاون مدیر استخدام شده و مشغول بکار شود.

اما شور کارآفرینی که در قلبش بود این موضوع را به او یادآوری می کرد که این تنها کاری مقطعی برای ورود به مرحله بعدی است.

در سال ۱۹۹۱ و در سن بیست سالگی بواسطه دوست پدرش که یک کارگزار بود به سمت خرید یک پمپ بنزین سیار رفت.

به او گفته شد که می تواند یکی از آنها را با ده درصد زیر قیمت اصلی بخرد بنابراین این فرصت را در هوا قاپید و همه پس اندازش را در آن سرمایه گذاری کرد و تبدیل به یک دلال سیار شد.

خب قضیه از این قرار بود که شرکت وام دهنده کلاه بردار بوده و مانی کل پس اندازش را از دست داد.

او سپس تلاش کرد که یک سوپرمارکت بخرد اما پس از این اقدام ماهانه ۱۰٫۰۰۰ دلار هزینه اضافی بر وی تحمیل می شد که سرانجام مجبور به فروش آن شد.

مانی در سال ۱۹۹۲ بدون پول و بدول شغل جواز املاک و مستغلات خود را گرفت و برای یک شرکت مرهونات بعنوان یک کارمند صدور وام مشغول بکار شد.

پس از شش ماه شرکت مرهوناتی خودش را راه اندازی کرد تا بتواند در املاک مصادره شده و توقیف شده سرمایه گذاری کند.

مانی در طول سال های ابتدایی با چالش های زیادی مانند مرزهای زبانی و مورد انتقاد قرار گرفتن از بابت خاور میانه ای بودن و … روبرو بود اما این موارد او را متوقف نکرد.در عوض باعث شد تا کار خود را بصورت جدی تر دنبال کند.

امروز مانی خوشبین چندین شرکت را در همه جوانب این کسب و کار رهبری می کند.

او شخصا در جریان کار همه خرید ملک ها , نقل و انتقالات و بازسازی ها قرار دارد و کمپانی خوشبین را که یک پرتفوی املاک و مستعلات تجاری در شش ایالت آمریکا و به مساحت بیش از ششصد و هفتاد هکتار است. .را مدیریت می کند.

اگرچه شاخه اصلی کسب و کار او املاک و مستغلات است و وی آن را بعنوان ستون فقرات می بیند اما در تجارت های دیگری نیز حضور دارد.

مانی بعنوان یک کارآفرین عاشق این است که خود را به چالش بکشد و به رویای دست داشتن در تجارت های زیاد جامه عمل بپوشاند.

مانی در نیوپرت کست با همسرش لیلا میلانی که مدل و بازیگر است و همچنین دخترشان پریشیلا خوشبین زندگی می کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پژمان قدیمی

کارآفرین خودساخته,نویسنده کتاب های پرفروش,مربی کسب و کار,تاجر ساعت , سرمایه گذار و بنیانگذار Vip motoring , Secret consulting و Secret entourage

او که یک کارآفرین خودساخته و نویسنده کتاب های پر فروش است در سال ۱۳۶۱ متولد شد و بیشتر دوران کودکی خود را در فرانسه گذراندو سرانجام در سال ۱۳۷۶ به آمریکا مهاجرت نمود.

مادرش به تنهایی او را با حداقل امکانات بزرگ کرد و پژمان خیلی زود تصمیم گرفت که روی پای خودش بایستد.

بخاطر نیاز مالی نتوانست تحصیلات خود را ادامه دهد.وی تصمیم گرفت که از سن خیلی کم کار کند و تمرکز خود را در امور بانکی گذاشت بطوریکه بسرعت برای خودش اسم و رسمی دست و پا کرد.پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد و در عرض چهار سال بدون اینکه هیچ گونه تحصیلات آکادمیک و یا آموزش رسمی دیده باشد خود را به سطح معاونت رساند.

او پس از سه سال صنعت بانکداری را با کوله باری از تجربه,حقوق دریافتی فوق العاده و پرتفوی املاک و مستغلات رها کرد که بعدها اهرمی شد برای بنیانگذاری سه کسب و کار بزرگ:

Vip motoring , Secret consulting و Secret entourage که رویهم رفته درآمد سالیانه چهل میلیون دلاری را برایش به ارمغان می آورد.

پژمان دیدگاهی بسیار منحصربفرد درخصوص موفقیت و کارآفرینی دارد که ظهور نوآوری از طریق تاثیرگذاری بر دیگران بعلاوه ارتباطات انسانی که ما بصورت روزانه بوجود می آوریم و توسط مهارت های مدیریتی کاربردی و موثر پشتیبانی می شود را شامل می شود.

پژمان تاکنون ده کتاب تالیف کرده است که آخرین آنها تئوری سه دایره است و درمورد یک نقشه راه منحصربفرد برای دستیابی به سطح بالاتری از خودآگاهی است که خود موجب ارتقای قدرت کارآفرینی می شود.

باوجود اینکه او در حال حاضر از نظر مالی استقلال دارد تلاش های خود را متمرکز بر آموزش دیگران درمورد اهمیت خودآگاهی , باور و نیروی تعیین نقش و هدف به دیگران از طریق آکادمی Secret entourage نموده است.

بعضی از دستاوردهایم عبارتند از :

من بعنوان معاون برای fortune 500 bank با هشتصد نفر پرسنل زیر دستم کار می کردم.در آن زمان من سوابق اخراج بیشتر کارکنان را پیگیری کردم.اما همچنین بیشترین ارتقای شغلی های افراد تحت نظرم را نیز رصد می کردم.
من دو کسب و کار آفلاین ساختم که سود یکی از آنها سالیانه بالغ بر چهل میلیون دلار است و دیگری کسب و کاری بر پایه تجملات است که سالیانه پانصد هزار دلار سود دارد.با اینکه من روی هیچ کدام آنها کار نمیکنم اما مالکیت ۱۰۰% آنها با من است.

من درحالی وارد فضای بازاریابی اینترنتی شدم که هیچگونه اطلاعاتی درمورد کدنویسی, برنامه نویسی و یا بازاریابی آنلاین نداشتم.امروز Secret Entourage بیش از دو میلیون بازدید کننده در ماه و همچنین بیش از یک میلیون دنبال کننده در شبکه های مجازی دارد.ما با هشتاد و دو درصد از جریان نقدی مثبت ایجاد شده و یا بقول شما همان سود از عدد سه میلیون دلار فراتر رفته ایم.

من ده کتاب تالیف کرده ام که کتاب آخرم با نام تئوری سه دایره در عرض سه سال بیش از یکصد و پنجاه هزار نسخه فروش داشته است و در همه جا بعنوان دومین کتاب پرفروش مطرح شده است.

هزینه موفقیت یک شبه من

۱۷ سال زندگی زیر خط فقر

زندگی در ۳ کشور

۸ بار عوض کردن خانه

۲۲ سال کار بدون وقفه

۹ کتاب ناموفق

۴۸۶۵ مقاله

۱۱۰۰ ویدیو

۴۵۰۰۰ هزار پست فیسبوک

۱۸۰۰۰ پست اینستاگرام

۴۵۰ مصاحبه کاری

۴ سال کار بدون دستمزد

شب نخوابیدن های بیشمار

گرین کارت نداشتم ولی کار پیدا کردم.

ماشین نداشتم ولی بخاطر ۵ دلار ماشین می شستم.

مدرک تحصیلی نداشتم ولی معاون بانک بودم.

از بیزنس چیزی نمی دونستم ولی تا الان ۴ تا کسب و کار راه اندازی کردم که سود سالانش ۴۰۰ بار بیشتر از زمانیه که از کار اخراج شدم.

بهانه شما چیست؟